
خبرگزاری آریا - سید رضا آذرگون طی یادداشتی ارسالی به این خبرگزاری دربارۀ احداث سدهای ماندگان و خرسان 3، نوشت: خلاصه اینکه از نگاه اینجانب راه حل این است که مسؤلین هر دو استان از یک جانبهگرایی و تمامیتخواهی پرهیز نموده و با محوریت مقامات کشوری بر روی میز مذاکره بنشینند و نسخهی جامعی بپیچند که اصولی و علمی و عملی و عامپسند باشد و حقوق هر دو استان و ملزومات زیست محیطی نیز در آن دیده شده و منظور شود تا به لطف خدا و تدبیر بزرگان، ماحصل امور برد-برد بوده و ختم به خیر شود.
به گزارش خبرگزاری آریا در استان کهگیلویه و بویراحمد، در متن این یادداشت آمده است:
چند روز پیش از طرف جمعی، گردهمایی در اعتراض به احداث سدهای ماندگان و خرسان 3 برنامهریزی شد و در آن شعارهای تندی داده شد و ما در رسانه مطلبی ارائه دادیم که مورد پذیرش اکثر خوانندگان اعم از مسئولین و مردم فهیم قرار گرفت؛ ولی مع الأسف عدهی محدودی متعاقب آن در فضای مجازی بحثی را تحت عنوان «جنگ سمیرم» مطرح کردند که نه تنها مقبول خردورزان و عامهی مردم فهیم و فرهنگی استان نبوده، بلکه واکنش بعضی را نیز در پی داشته است.
تاریخ نشان داده است که همواره چه در سطح بینالمللی و چه در سطح ملی و چه در محدودهی جغرافیای محلی، تندروی، از انفعالی خطرناکتر و ویرانگرتر بوده است. تاریخ بزرگترین آموزشگاه و معلم بشر بوده است و هرگاه که از تاریخ درس نگرفتیم، مجبور به تکرار آن و با شدت چندین برابری شدهایم. در جریان جنگ چنگیزخان مغول و سلطان محمد خوارزمشاه، به دلیل تندروی و طمعورزی غایرخان حاکم اترار و بیتدبیری و سوء مدیریت سلطان محمد، چنان جنگ ویرانگری اتفاق افتاد که از ایران به غیر از قبرستان و ویرانی و تپههای برافراشته از استخوان سر ایرانیان بیتقصیر، چیزی برجای نماند. قصد مقایسهی این حادثهی تاریخی با مسائل جغرافیای استانمان را ندارم و هدفم این است که آن را به عنوان یک درس و عبرت در تأثیرگذاری منفی ناشی از اشتباه راهبردی ذینفوذان و تأثیرگذاران بیان کنم. شاید بتوان گفت که این یک اصل است که همواره در هر سطحی، اثر مخرب تندروی از انفعال و قصور بیشتر بوده است.
اگر به روند چند ده ساله استان در زمان انقلاب بنگریم، شاید یکی از بارزترین و موفقترین دوران استان، زمان نمایندگی سید باقر موسوی جهانآباد بوده است که ضمن محبوبیت و توانمندی که داشت، به اذعان موافقین و مخالفین، نقشش در تحول شهرستان و حتی استان غیرقابل انکار بود، بهطوریکه هنوز به مثابهی اسطورهای به ایشان مینگرند. اما به نظر من در دوران نمایندگیاش دچار یک اشتباه راهبردی شد که شاید خیلی از زحمات و تلاشهایش را تحتالشعاع قرار داد که فکر کنم خود ایشان هم این تحلیل من را قبول داشته باشد. در آن جریان، مهمترین عامل این تصمیم را مشاورین و بعضی از اطرافیان ایشان میدانم.
در یک چنین شرایطی که ما سفر ریاست محترم جمهوری جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان به استان را در پیش داریم، در آن زمان هم ما سفر ریاست جمهوری وقت آقای سید محمد خاتمی به استان را داشتیم که به تحلیل منصفان در آن سفر آقای خاتمی با وزن سبکی به استان سفر کرد که عکسالعمل خیلی از منتقدین و هم استانیها، بهخصوص سیدباقر موسوی را در پی داشت. واقعیت هم همین بود که به نوعی به استان بیاحترامی شده بود و آقای موسوی هم حق داشت که منتقد و نگران باشد. اما رسم مهماننوازی لر و لزوم اتخاذ تدبیر ایجاب میکرد تا در زمان عصبانیت تصمیم نگیریم و با اعمال مدیریت صحیح، از ضعف برنامهریزی هیات دولت بهرهبرداری کرده و آن را تبدیل به فرصت کنیم که چنین نشد و مورد انتقاد و حملهی شدید آقای موسوی بر پشت تریبون قرار گرفت. این موضع تند آقای موسوی باعث شد تا رئیس جمهور و هیأت دولت یک صدا نسبت به آقای موسوی و به تبع آن نسبت به استان موضع گرفته و خدماتی را که باید به استان میدادند نه تنها ندادند، بلکه تا چندین سال آثار این برخورد بر تصمیم و موضعگیری وزرا و زیان استان برجای ماند. در واقع با نوع جهتگیریمان که میتوانست طور دیگر باشد، نه تنها به حقوق حقهی خودمان نرسیدیم، بلکه طلبکار ما هم شدند.
حال هم که اجحافی مشابه آن زمان به استان مان شده است، میطلبد استاندار محترم و نمایندگان محترم استان موضوع را مدیریت کنند و تدبیری بیاندیشند تا بار دیگر تاریخ برای ما تکرار نشود و فرصت را باز هم به زیان تبدیل نکنیم. البته به نظر من یکی از تدبیرهای خوب جناب استاندار این بود که سفر ریاست محترم جمهوری را به تعویق انداختند تا هم آبی بر آتش ریخته شود و هم فرصت چارهاندیشی و پیدا کردن راه حل رفع مشکلات مربوطه فراهم شود.
این نقد بر دولتمردان و مسئولین استان اصفهان در مواجهه با سدهای مطالعه نشدهی مذکور وارد است و تندروی آنها هم مشهود و آشکار است و بدیهی است که تصمیمات آنها ضمن زیان زیستمحیطی فاحش، تضییع شدید حقوق حقهی استان مان را نیز در پی خواهد داشت و قطعاً اگر براساس عدالت و منطق تصمیم نگیرند، برای آنها هم هزینه خواهد داشت و قطعاً عکس العمل مردمی را که حق شان ضایع شده است در پی خواهد داشت و این یک واقعیت غیرقابل انکار خواهد بود که عدم تصمیمگیری صحیح و اقدام منصفانه به نفع هیچ کس نخواهد بود.
خلاصه اینکه از نگاه اینجانب راه حل این است که مسؤلین هر دو استان از یک جانبهگرایی و تمامیتخواهی پرهیز نموده و با محوریت مقامات کشوری بر روی میز مذاکره بنشینند و نسخهی جامعی بپیچند که اصولی و علمی و عملی و عامپسند باشد و حقوق هر دو استان و ملزومات زیست محیطی نیز در آن دیده شده و منظور شود تا به لطف خدا و تدبیر بزرگان، ماحصل امور برد-برد بوده و ختم به خیر شود.
إن شاءالله
سید رضا آذرگون