
خبرگزاری آریا- این حکایت و رنجنامه همچون هزاران رنجنامه بی پاسخ از دل خانوادههایی است که میان شعارهای زیبا درباره حمایت از ازدواج جوانان و واقعیت دشوار نظام بانکی ماندهاند؛ روایتی واقعی که اگر اکنون شنیده و اصلاح نشود، بعدها هزینههای سنگینی به جامعه تحمیل خواهد کرد.
به گزارش خبرگزاری آریا در تبریز؛ مسئولان از حمایت جوانان و ضرورت آسانسازی ازدواج سخن میگویند، اما پرسش ساده و اصلی همچنان پابرجاست: جوان امروز با چه پشتوانهای میتواند ازدواج کند؟ بدون اشتغال پایدار، بدون توان خرید مسکن و بدون وامی که قانوناً حق اوست، چگونه باید زندگی تشکیل داد؟
وام سیصد و پنجاه میلیونی ازدواج که برای بسیاری تنها امید آغاز یک زندگی ساده است، در برخی بانکها به یک وعده دور از دسترس تبدیل شده است و نمونه بارز آن بانک رفاه آذربایجانشرقی و ... است که برخی متقاضیان مهرماه 1403 پس از گذشت ماهها هنوز در صف انتظار ماندهاند.
در همین مدت، تورم ارزش این وام را هر روز کمتر کرده و واقعیت تلخ این است که سال آینده با این مبلغ تنها بخش اندکی از جهیزیه قابل تهیه خواهد بود!!!
این مسئله فقط یک مشکل اداری نیست؛ نوعی بیعدالتی است که بیشترین فشار را بر طبقه کمبرخوردار وارد میکند.
خانوادهای که برای دریافت حقی قانونی باید ماهها دوندگی کند، در حالی که همزمان خبر سوءاستفادههای کلان بانکی منتشر میشود و برخورد مؤثری هم دیده نمیشود، چگونه میتواند به نظام مالی اعتماد کند؟
با وجود دستورهای مکرر برای تسهیل و شفافسازی روند وام ازدواج، نظارت کارآمدی دیده نمیشود و چرا بانک مرکزی بانکها را بهطور جدی ملزم نمیکند؟ چرا مجلس در برابر این بیانضباطی سکوت کرده است؟ چرا بانکها میتوانند با بهانه کمبود منابع، جوانان را ماهها در انتظار نگه دارند؟
وام ازدواج برای جوانان همهچیز نیست، اما گاهی تنها فرصت آنها برای شروع یک زندگی آبرومند است و وقتی همین فرصت ناچیز هم رسماً باید با انتظار و بیپاسخی سپری شود، نتیجهای جز دلسردی و بیاعتمادی نخواهد داشت.
مطالبه روشن و مشخص است: بانک مرکزی باید گزارش دقیق و شفاف عملکرد بانکها در پرداخت وام ازدواج را منتشر کندو بانکهایی که بیش از مهلت قانونی تأخیر داشتهاند باید پاسخگو باشند.
مجلس باید قوانینی وضع کند که امکان این حجم از تعلل از بانکها گرفته شود و دولت نیز باید سامانهای شفاف و قابل پیگیری طراحی کند تا مردم بدانند علت تأخیر چیست و منابع مربوط به وامها چگونه مدیریت میشود.
در روزگاری که فشار اقتصادی جوانان را از تشکیل زندگی بازمیدارد، همراهی دولت و نظام بانکی تنها یک وظیفه اداری نیست؛ یک مسئولیت اخلاقی و ملی است. امروز زمان تصمیمگیری و اقدام عملی است، نه تکرار شعارها. آینده این کشور بر دوش همین نسل جوان است و بیتوجهی به نیازهای آنان خسارتی ایجاد میکند که جبرانش سالها زمان خواهد برد.
قرار نبود جوانی که میخواهد زندگیاش را شروع کند، از همان اول بدهکار بانک ها باشد. این اتفاق تلخ را که به او تحمیل کردهاند، دستکم با تسریع در پرداخت وام جبران کنید.
جوان امروز زیر فشار هزینهها و مشکلات اقتصادی نفس میکشد؛ انتظار طولانی برای یک وام کوچک، فقط رنج او را بیشتر میکند.
مردم دیگر توان تحمل این بروکراسیهای بیپایان را ندارند؛ بروکراسیهایی که روح و روان طبقه ضعیف و کمدرآمد را فرسوده کرده است.
مسئولان باید به یاد داشته باشند همین مردم بودند و هستند که در روزهای سخت و کوران های سخت پای کشور ایستادند. امروز وقت آن است که شما نیز آنان را دریابید.
کاش به موقع جلو تاراج مافیا های قدرت و بانکها و خیلی از سواستفاده و اختلاس ها گرفته می شد تا امروز گرفتار این روند فرسایشی نمی شدیم.