
خبرگزاری آریا -وقتی سخن از کشاورزی به میان میآید، در واقع از ستون فقرات امنیت غذایی و ثبات اجتماعی کشور سخن میگوییم. کشاورزی تنها یک بخش اقتصادی نیست؛ بلکه پیوندی است میان زمین، مردم و سیاست. امروز اما این ستون فقرات ترک برداشته است. آمار رسمی نشان میدهد که بخش کشاورزی در نیمه نخست سال جاری با رشد منفی 4.7 درصدی مواجه شده؛ در حالی که برنامه هفتم توسعه برای آن رشد مثبت 5.5 درصدی را هدفگذاری کرده بود. این فاصله، تنها یک عدد نیست؛ بلکه نشانهای از شکاف میان سیاستهای اعلامی و واقعیتهای جاری است.
بحران از خشکسالی تا سیاستهای ارزی
کاهش 60 درصدی بارشها نسبت به متوسط سالهای گذشته، نخستین ضربه را به تولید وارد کرد. افت تولید گندم به میزان 4.5 میلیون تن و کاهش در محصولات اساسی دیگر، امنیت غذایی را بهطور مستقیم تهدید کرده است. اما خشکسالی تنها یک ضلع ماجراست. ضلع دیگر، سیاستهای اقتصادی است که به جای حمایت از تولید، آن را در تنگنا قرار دادهاند. افزایش هزینههای تولید، جهش قیمت نهادهها، و تصمیمات بودجهای که ارز واردات را از 15 میلیارد دلار به 8 میلیارد دلار کاهش داد، زنجیره تولید را از نهاده تا محصول نهایی مختل کرده است.
انحصار و رانت؛ بیماری مزمن اقتصاد
آنچه بحران را تشدید کرده، انحصار در واردات نهادههاست. وقتی 85 درصد واردات در اختیار چند واردکننده عمده قرار دارد، طبیعی است که رانت و تأخیر در ورود کالاها، تولیدکننده را زمینگیر کند. این انحصار نه تنها به معنای ناکارآمدی در تأمین نیاز کشور است، بلکه به معنای شکلگیری یک طبقه رانتی است که سود خود را بر معیشت مردم ترجیح میدهد.
نقدینگی و کشاورز فراموششده
در این میان، کشاورز ایرانی سالهاست که از سرمایه در گردش محروم مانده است. بانکها تسهیلات نمیدهند و کشاورز، بیپشتوانه در برابر هزینههای فزاینده قرار دارد. نتیجه روشن است: کاهش تولید، افزایش قیمت کالاهای اساسی و فشار مستقیم بر سفره مردم.
راه برونرفت؛ بازاندیشی در سیاستها
راهکارها روشناند اما ارادهای جدی میطلبند:
حذف ارز ترجیحی و شکستن انحصار واردات برای کاهش رانت و تثبیت قیمتها.
حرکت به سمت ارز تکنرخی معقول که ثبات را به بازار بازگرداند.
حمایت مالی واقعی از کشاورزان برای تأمین نقدینگی و سرمایه در گردش.
بازنگری در وابستگی به ارزهای خارجی و طراحی سیاستهای مقاومتی در اقتصاد.
جمعبندی
کشاورزی امروز در تله سیاستهای ناکارآمد گرفتار شده است؛ تلهای که از خشکسالی آغاز میشود و به انحصار، کمبود ارز و نبود نقدینگی ختم میگردد. اگر سیاستگذاران بهجای شعار، به واقعیتهای زمین گوش دهند، میتوانند این بخش حیاتی را از بحران خارج کنند. کشاورزی تنها یک بخش اقتصادی نیست؛ آزمونی است برای صداقت سیاستهای اقتصادی و میزان توجه آنان به معیشت مردم.